متن های عاشقانه.متن های عارفانه.متن های علمی. متن های طنز
یشب برای اخرین دیدار
چشمانم را روبه تو باز کردم
و به چشمان تو خیره شدم
و از ته دل برایت حرف زدم
و تو با ارامش کامل به تمام
حرفهایم گوش دادی
کاش میشد دستانت را
در دستانم میگرفتم
کاش میشد تو را از ان باغچه میچیدم
و تو را در باغچهء دلم میکاشتم
تا همهء اون باغ تاریک با نور تو روشن میشد
کاش میشد که مال من باشی
و تمام تاریکی های دلم را روشن میکردی
...کاش.
میدانم میدانم
زمان رفتن است
منتظرت میمانم
ای ستارهء تنهایی من
--------------------
به نام آنکه بر وجود انسان دمید
و به نام آنکه دل را آفرید
تا پدیده ای چون عشق را معلول آن کند
پس به نام پروردگار عشق و
به نام پروردگار هستی
نوشته شده در پنج شنبه 90/7/14ساعت
10:42 صبح توسط ترگل نظرات ( ) |
Design By : Pichak |