متن های عاشقانه.متن های عارفانه.متن های علمی. متن های طنز
من تو را دوست دارم..
تو دیگری را..
دیگری دیگری را..
و این چنین است که ما تنهاییم..
دکتر شریعتی
کنار برکه ای بودیم در خواب
تو با جامی ربودی ماه از آب
چو نوشیدم از آن آب گوارا
تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب
خدایا آسمان آبی ترین حس مرا با خود به یغما برد
شبش تاریک و روزش سرد
تمام عمر ابری باد
دلم تنگ است
خدای لحظهایم اشک می ریزد
غمی پیدای پنهان در من عاصیست
و آن درد است
و آن درد است و آن درد است
گمان در خویشتن تا هست باید سوخت
دلم تنگ است
رها
عشق اگه روز ازل در دل دیوانه نبود
تا ابد زیر فلک ناله مستانه نبود
نرگس ساقی اگه مستی صد جام نداشت
سر هر کوی و گذر این همه میخانه نبود
من و جام می و دل نقش تو در باده ناب
خلوتی بود که در آن ره بیگانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
بفدای تو مگه این دل دیوانه نبود
تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من
آن زمانی که تو را سایه پروانه نبود
من جدا از تو نبودم بخدا در همه عمر
قبله گاه دل من جز تو در این خانه نبود
کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود
بفدای تو مگه این دل دیوانه نبود
وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه
همه غصه های دنیا توی سینه منه
توی قطره های بارون میشکنه بغض صدام
دیگه غیر از یه دونه پنجره هیچی نمیخوام
پشت این پنجره میشینم و اواز میخونم
منتظر واسه رسیدنت تو بارون میمونم
زیر بارون انتظارت رنگ تازه ای داره
منم عاشقترم انگار وقتی بارون میباره
بعضی وقتا که میای سر روی شونم میذاری
تموم غصه هارو از دل من برمیداری
اما این فقط یه خوابه خواب پشت پنجره
وقت بیداری بازم غم میشینی تو هنجره
وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه
همه غصه های دنیا توی سینه منه
| Design By : Pichak |
